از- باره فرهنگ
از- باره فرهنگ
از- باره فرهنگ
نويسنده: حجت الاسلام علي خديوي
بحثي در باب تعريف فرهنگ و زیر مجموعه هاي آن
تاکنون تعاريف متعدد و فراواني از سوي صاحب نظران حوزه فرهنگ پيرامون واژه فرهنگ ارائه شدت تا جايي که نزديک به 500 تعريف براي فرهنگ گفته شده است. اين تعاريف داراي قابليت هاي عملي و اکتشافي يکساني نيستند اما برخي قابل توجهند.
ادوارد داسپنسر در تعريف فرهنگ گفته: «فرهنگ يعني مجموعه هم بسته اي از کارکردها و باورها که از راه جامعه به ارث رسيده و بافت زندگي ما را مي سازد.»
يک متفکر غربي ديگر به نام هر سکوويتس هم فرهنگ را بنايي مي داند که بيانگر تمامي باورها، رفتارها، دانش ها، ارزش ها و خواسته هايي است که شيوه زندگي هر ملت را باز مي نمايد... و سرانجام عبارت است از هر آنچه يک ملت دارد، هر کاري که مي کند و هر آنچه مي انديشد.
ميان انديشمندان مسلمان معاصر هم غور جدي در اين باب شده است. علامه محمد تقي جعفري مي گفت: «فرهنگ عبارت است از کيفيت يا شيوه بايسته يا شايسته براي آن دسته از فعاليت هاي حيات مادي و معنوي انسان ها که مستند به طرز تعقل سليم و احساسات تصعيد شده آنان در حيات معقول تکاملي است.»
امام (ره) هم در جايگاه رهبري که انقلابي فکري را در جهان معاصر سامان داد، معتقد بود: «بالاترين و والاترين عنصري که در موجوديت هر جامعه دخالت اساسي دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشکيل مي دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بعدهاي اقتصادي ولي پوچ و پوک و ميان تهي است، اگر فرهنگ جامعه اي وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار ديگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرايش پيدا مي کند و بالاخره در آن مستهلک مي شود و موجوديت خود را در تمامي ابعاد از دست مي دهد.» در يک تعريف موردي فرهنگ اعم مي شود از مظاهر فرهنگي مانند زبان و خط يا آنچه باطن و اصل تشکيل دهنده فرهنگ ملي است، مثل: عقايد، آداب اجتماعي، مواريث ملي، خصلت هاي ملي و بومي و...
فرهنگ «عام» ولي «خاص» است
با وجود اين ملاحظه مي شود که هر گروه اجتماعي داراي ضوابط خويشاوندي، شيوه اقتصادي، مقررات مناسک اعتقادي و... مخصوص به خود دارند و هيچ کدام از زمينه ها و پديده هاي فرهنگي نيست که در جامعه يا دو قوم يا دو گروه کاملا شبيه به يکديگر باشد؛ پس فرهنگ خاص است.
سطوح و انواع فرهنگ
1-فرهنگ جهاني
2-فرهنگ منطقه اي
3-فرهنگ ملي
4-فرهنگ عمومي
5-فرهنگ تخصصي
فرهنگ جهاني
فرهنگ منطقه اي
در فرهنگ منطقه اي، وجود مراسم حج و اعياد بزرگ اسلامي فطر و قربان و سازمان هاي اسلامي مثل کنفرانس اسلامي و ترويج وحدت بين مسلمانان توسط مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، خود گوياي ارزش و جايگاه فرهنگ منطقه اي و ضرورت مهندسي آن است.
فرهنگ ملي
مطالعات جديد نشان مي دهد دولت ها و حتي دولت هاي ليبرال بندرت در قبال فرهنگ و هويت، موضع بي طرف اتخاذ مي کنند، (به طور مثال) ممنوعيت به کارگيري نمادهاي مذهبي همچون حجاب در فرانسه به خوبي نشان مي دهد حتي يک دولت سکولار نسبت به سرنوشت فرهنگ و به تبع آن هويت، بي تفاوت نيست.
فرهنگ عمومي
فرهنگ عمومي نسبت به فرهنگ ملي سطحي تر است و انعکاسي از فضاي فرهنگي (داخل کشور) در يک بازه زماني محدود است. فرهنگ ايثار، احسان، همدلي، صفا و صميميت، روابط اجتماعي خوب و امثال اينها در فرهنگ عمومي قابل طرح است.
فرهنگ تخصصي
يک جور ديگر از-باره فرهنگ
پذيرش فرهنگ «اجباري» ولي «اختياري» است. اين خصيصه به اين معني است که با اينکه فرهنگ بر تمام حيات اجتماعي ما سايه افکنده است ولي به ندرت خود را آشکارابر افکار ما تحميل مي کند. به عبارت ديگر انسان از بدو تولد، غذا خوردن، نشستن، حرف زدن، لباس پوشيدن و بالاخره شناخت ارزش ها را-خواه و ناخواه-در آغوش خانواده فرا مي گيرد ولي به موازات اينکه رشد مي يابد و توانايي ها و ظرفيت هاي خود را شکوفا مي سازد و چيزهايي نيز از جامعه و محيطش کسب مي کند الزاما در چهار چوب آنچه از جامعه خود آموخته نمي ماند و مختار است پا را فراتر نهد.
فرهنگ الهي
منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}